دل آرا امشب بی نگرانی می خوابی

دل آرا دارابی شش سال را با تشویش زندگی کرد. ترسید و بارها لابد از کابوس از خواب پرید. تا پای چوبه دار رفت و برگشت بارها عرق از پشت گردنش به راه افتاد و مرگ به سراغش نیامد.

چند روز پیش که از پای چوبه دار برگشت گفتم بلخره فرجی شد و یکی به دادش رسید.

امروز صبح سحرگاه جمعه انتظار مرگ به پابان رسید. دلارا دارابی دختری که در هفده سالگی قتلی را به گردن گرفته بود اعدام شد…

4 دیدگاه برای «دل آرا امشب بی نگرانی می خوابی»

بیان دیدگاه