اسمش «رجی» است. از صبح کله سحر که کار شروع میشه میخنده و کار میکنه. ۶ سال راننده تانک بوده، الان به قول خودش پشت دوربین میشه.
اونقدر انرژی داره که تعجب میکنی.
امروز خواست یه چیزی بهش یاد بدم تو فارسی، بهش گفتم:
این نیز بگذرد…
بعد که فلسفه اش رو فهمیده از صبح هی از کنارم رد می شه میگه:
هی آردی! این نییز بوگوذااارد!
