Z

این روزها نمی دونم چرا دوباره دچار همون غم و اندوه های یک باره دوران جنگ می شم. هر چی با خودم کلنجار می رم درست نمی شه…

یک باره می ریزه توی دلم و می خواد خفه ام کنه.

روی بالاترین دیدم یک تکه از فیلم «زد» رو یکی گذاشته، دیدم این بار چه بد جوری دلم رو گرفت…

همیشه فکر می کردم این فیلم گوستاو گاوراس تاریخ داره اما ظاهرن…

مسجد قبا بی موسوی و پلیسی که نتوانست جلوی یگان ویژه را بگیرد

باز هم گاز اشک آور دارد اشک ما را در می آورد. سه هزار آدم را پلیس ضد شورش رها کرد و یک پیرزن را به باد کتک و باتوم گرفت. این بار نیروی انتظامی، آدم هایش زورشان را زدند تا یگان ویژه یقه گیر مردم نشود. نشد و باز مردم را پاچه گیر کردند.

FBF0DE75-99EE-48A2-AF39-5240EC84FFCD_w393_s

هفت تیر را پسر شهید بهشتی بقض کرد و باز مثل این چند روز گذشته میر حسین در پشت ترافیک گیر کرد و به مسجد نرسید.

هی میخام اسمش رو کودتا نذارم

فکر می کنم باید پیگیری کرد به زودی پای «ننه جون» آقای کروبی هم به دستگاه های امنیتی باز می شه. البته اگر تا الان باز نشده باشه.

هشت نفر از کارمندان ایرانی سفارت انگلیس دست گیر شدند.

بله خوب اون بدبخت ها هم پاس غیر ایرانی که ندارند…

هشتیمین اعلامیه میرحسین موسوی

جمعه ۵ تير ۱۳۸۸

از صحنه بیرون نمی روم

مهندس میرحسین موسوی که دولت همه ارتباط های وی را با خارج قطع کرده و وی در حبس خانگی به سر می برد با صدور هشتمین بیانیه،ضمن دعوت مردم به ادامه مبارزه مسالمت آمیز و پرهیز از خشونت ئ تاکید کرد که از تهدیدهای دروغ پردازان هراس ندارد و با ترفندهایی که ماهیت آن برای همه مردم روشن شده است،از صحنه بیرون نمی رود.

متن این بیانیه به شرح زیر است:

بسمه تعالي
مردم هوشيار و شريف ايران
طي روزهاي اخير صدا و سيما، خبرگزاريهاي دولتي، برخي روزنامه هاي دولتي و سايت هاي اينترنتي وابسته به دولت و روزنامه كيهان، بخش عمده اي از فضاي خود را به وارونه جلوه دادن آنچه قبل، حين و پس از برگزاري دهمين انتخابات رياست جمهوري ايران رخ داد، اختصاص داده اند. آنها با استفاده از امكاناتي كه متعلق به شماست، نه تنها به پنهان ساختن تخلفات و حوادث دلخراشي كه در ايام اخير اتفاق افتاد مي پردازند بلكه مسئولان مستقيم و غيرمستقيم آن را كسي معرفي مي كنند كه تنها شما را در مسير احقاق حقي كه داشته ايد همراهي كرده است.

واقعيتي كه آنان بيهوده تلاش مي كنند ناديده انگارند آن است كه در اين انتخابات تقلبي بزرگ اتفاق افتاده و پس از آن، معترضان به اين وضعيت به گونه اي غيرانساني مورد هجوم قرار گرفته و كشته، زخمي و يا بازداشت شده اند. اگر با مسببين جنايت كوي دانشگاه در 18 تير 1378 به گونه اي مناسب و قانوني برخورد مي شد امروز شاهد تكرار آن فجايع در ابعادي وسيع تر و وارونه جلوه دادن واقعيتها به گونه اي جسورانه تر نبوديم.

همان ها هستند كه هنوز با اتكاء به امكاناتي كه متعلق به عموم مردم است در راستاي منافع گروهي خود بي پروا به دروغ گويي و پرونده سازي براي ديگران ادامه مي دهند و افعالي را كه خود عامل آن هستند، به بنده نسبت مي دهند. آنان غافلند كه موسوي با اين ترفندهايي كه ماهيت آن براي همه مردم روشن شده است از صحنه بيرون نمي رود. آنچه در اين روزها رخ داد اصل نظام جمهوري اسلامي را كه ميراث امام بزرگوار و شهداي گرانقدرمان است هدف قرار داده و اين چيزي نيست كه بتوان به سادگي از كنار آن گذاشت و با طرح اتهاماتي اينگونه و تهديد به محاكمه از آن صرفنظر نمود.
من نه تنها از پاسخ گويي در برابر اين اتهامات واهمه اي ندارم بلكه آمادگي دارم تا نشان دهم چگونه مجرمان انتخاباتي در كنار مسببان اصلي اغتشاشات اخير قرار گرفتند و خون مردم را بر زمين ريختند و اكنون كوشش مي كنند صحنه هايي را كه صدها شاهد و دهها تصوير آن را گواهي مي دهند به گونه اي ديگر جلوه دهند؛ آماده ام تا نشان دهم چگونه كساني كه عملشان در راستاي ايجاد هرج و مرج در كشور؛ تضعيف نظام و منافع بيگانگان است تلاش نمودند به بهانه تخريب‌گريهاي عناصري نامعلوم، جنبش سبز شما را اغتشاشگري و وابسته به بيگانه معرفي كنند؛ ولي حاضر نيستم به خاطر مصالح شخصي و هراساز اينگونه تهديدها از ايستادگي در سايه شجره سبز استيفاي حقوق ملت ايران كه امروز به خون به ناحق ريخته شده جوانان اين كشور آبياري شده است لحظه اي صرف‌نظر نمايم. از مجموع آراي ريخته شده در صندوقها تنها يك رأي متعلق به من است و شما به خوبي مي دانيد كه مشكل آنها با ميليونها رأيي است كه جوابي براي سرنوشت آنها ندارند.

باز هم از عموم ملت شريف ايران متواضعانه درخواست مي كنم با حفظ آرامش و پرهيز از ايجاد تنش، در دام بدخواهان كه كوشش مي كنند اين حركت گسترده اجتماعي را شورش و اغتشاش و وابسته به بيگانه قلمداد كنند، نيافتند و با زيركي و هوشياري كه ويژگي ممتاز شماست اين توطئه ها را مهار نمايند. تداوم اعتراض در چارچوب قانون و با رعايت اصول و مباني نشأت گرفته از انقلاب اسلامي راهبرد اصلي است كه ضامن تداوم و دسترسي به اهداف شماست.
دشمن خارجي با همراهي ياران جاهل و طماع خود در داخل بر آنست كه مطالبات اين حركت عظيم خودجوش را به خوارج بيرون از نظام نسبت دهد و حتي الله اكبرهاي از دل برآمده شما را چون قرآنهاي سر نيزه معرفي كند. بر ماست كه با رفتار و گفتار خود اين توطئه شوم را خنثي نماييم.

روس ها تغییر موضع داده اند

اصولن مشام این خرس های سرزمین بالالایکا خوب مشامی است. حالا نمی دانم اوضاع از رویی به روی دیگر درروسیه در حرکت است یا این خبر گزاری کذایی «ریا نووستی» روسیه قاطی کرده:

خبری در مورد سید حسن خمینی

خبری در مورد تشکیل شورای رهبری

تهدید ها علیه برنده جایزه نوبل؛ شیرین عبادی باید محکوم شود

5 تیرماه 1388 – کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران امروز گزارش داد که خبرگزاری های رسمی ایران نامه ای را منتشر کردند که در آن گروهی که خود را جمعی از خواهران فرهیخته دانشگاه ها و خانواده شهدا و ایثارگران نامیده اند خطاب به وزیر دادگستری؛ غلامحسین الهام، از او خواستند که  شیرین عبادی؛ برنده ایرانی جایزه صلح نوبل را که از طریق ترویج حقوق بشر احکام اسلام و قانون اساسی را نقض کرده است، مورد تعقیب انتظامی قرار دهد. در ضمن، غلامحسین الهام سخنگوی دولت احمدی نژاد نیز می باشد.

در این نامه که توسط خبرگزاری فارس؛ از خبرگزاری های وابسته به سپاه پاسداران، منتشر شده است، همچنین ادعا شده که فعالیت های اطلاع رسانی خانم عبادی به شخصیت های بین المللی بدنبال حملات وسیع خشونتبار نظامی علیه معترضینی که بطور مسالمت آمیز تجمع کرده بودند، نشانه ای از نقض عملی الزامات و تعهدات ایشان بعنوان یک وکیل پایه یک دادگستری است. اسامی نویسندگان این نامه اعلام نشده است. این نامه بدنبال مجموعه ای از اتهامات دیگری منتشر شد که در آنها خانم عبادی را به استفاده از پول های کشورهای غربی برای پیشبرد مبارزه علیه دولت ایران متهم کرده بودند.

خانم شیرین عبادی؛ که سازمان غیر دولتی او یعنی کانون مدافعان حقوق بشر توسط مقامات در سال 1387 پلمپ شد و قائم مقام این کانون، عبدالفتاح سلطانی نیز بازداشت شده است، اخیرا با شخصیت ها و رهبران بین المللی دربرگیرنده بان کی مون؛ دبیر کل سازمان ملل متحد، کمیسیار عالی حقوق بشر؛ ناوی پیلای، رئیس سیاست های خارجی اتحادیه اروپا؛ خاویر سولانا، و رهبران مجلس اتحادیه اروپا وارد گفتگو و مذاکره شد و در باره اینکه چگونه جامعه بین المللی می تواند با استفاده از مراجع خود به توقف خشونت علیه معترضین در ایران کمک کند، گفتگو کرد.

هادی قائمی؛ سخنگوی کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران در باره این اقدام اخیر علیه برنده جایزه صلح نوبل گفت:»این آخرین تلاش های عوامل اطلاعات و امنیت برای تهدید و ترساندن شیرین عبادی یک تلاش بی شرمانه است تا زمینه های بازداشت و یا در حالت خوش بینانه لغو پروانه وکالت ایشان را زمانی که به ایران بر می گردد، فراهم می کند. این تلاش ها باید توسط مردم ایران و جامعه بین المللی محکوم بشود.»

هادی قائمی در مورد فعالیتهای اخیر خانم عبادی گفت:» گزارش های خانم عبادی و درخواست های ایشان از شخصیت های بین المللی نه تنها فعالیتهایی غیر قانونی نیستند، بلکه منطبق با وظایف مدافعان حقوق بشر است و این فعالیت ها اقداماتی وطن دوستانه هستند که به منظور کمک به دولت ایران است تا الزامات بین المللی خود را به انجام برساند.»

کمپین بین المللی حقوق بشر از دبیر کل سازمان ملل متحد، کمیسیار عالی حقوق بشر، و نماینده عالی اتحادیه اروپا در امور مشترک بین المللی و سیاست  امنیتی و رئیس پارلمان اتحادیه اروپا می خواهد که آنها بی درنگ از خانم عبادی بشدت تمام حمایت کنند و به دولت ایران اخطار کنند که بازداشت ایشان بخاطر فعالیت ها حقوق بشری مستقیما نقض بیانیه سازمان ملل متحد درمورد مدافعان حقوق بشر است.

دولت ایران موظف است که بطور یقین از مدافعین حقوق بشر محافظت کند. بر اساس اعلامیه سازمان ملل متحد در مورد مدافعین حقوق بشر، که در مجمع عمومی این سازمان با توافق تمامی اعضا در سال 1998 به تصویب رسید، دولت ها موظف شدند که در مقابل هر گونه خشونت، تهدید، اقدام تلافی جویانه، تبعیض قانونی یا عملی، فشار و یا هرگونه عملیات خودسرانه ای که ممکن است بخاطر تلاش مشروع مدافعان در ارتقاء حقوق بشر علیه آنها رخ دهد، همه اقدامات لازم را توسط همه مقامات خود برای حفاظت از مدافعین حقوق بشر در پیش بگیرند.

مایکل جکسون هم تمام شد

فکر کنم عزرائیل تور هالیوود گذاشته. دومین نوستالژی نوجوانی من در ظرف بیست و چهار ساعت مرد. مایکل جکسون یکی از بزرگترین های پاپ در سن پنجاه سالگی در گذشت. یادم از دوران نوجوانی و ویدئو های نفتی می افتند که باید زیرش چهار تا استکان می ذاشتی تا سرد شود و با چشمانی که با چوب کبریت باز می ذاشتی اش نوار بتاماکس مایکل جکسون می دیدی.  با او پاچه های لول تفتگی و آن جوراب های سفید و پیراهن های پر از زلم زیبو.

بعد تو خیابون بچه های اون زمان می پوشیدند و شب های جمعه بر و بچ بسیج و کمیته جلو بازار قسطنطنیه (مشهدی ها این بخش را در نوستالژی من شریک هستند) با اون پشت موی بلند و اون پاچه این ملت را می گرفتند وسط سرشون با ماشین اصلاح چهار راه درست می کردند و می گفتند:

غرب زده بدبخت، مایکلی موهاتو می زنی…

خلاصه اسطوره ای بود  و برای من خاطره ای. حالا تمام شد. مایکل جکسون هم تمام شد.

این ویدئو به نظر من یکی از بهترین های این خواننده است…

خبر به نقل از بی بی سی

مایکل جکسون ستاره موسیقی پاپ در سن پنجاه سالگی در لس آنجلس درگذشته است.

مرگ آقای جکسون پس از آن اعلام شد که به علت ایست قلبی به وسیله نیروهای امدادی به بیمارستانی در لس آنجلس منتقل شد.

روزنامه لس آنجلس تایمز در وب سایت خود گزارش داد هنگام مراجعه ماموران امداد به منزل آقای جکسون، تنفس او متوقف شده بود. این گزارش می افزاید ماموران به احیای قلبی-تنفسی مایکل جکسون اقدام کردند.

بعضی از اعضای خانواده مایکل جکسون به بیمارستان رفته اند و صدها تن از علاقمندان او در اطراف بیمارستان تجمع کرده اند.

مایکل جکسون دارای سابقه مشکلات پزشکی بود و مورد مداوا بود.

او قرار بود کمتر از یک ماه دیگر پس از دوازده سال دوری از صحنه های جهانی، تور بین المللی خود را در لندن آغاز کند.

michaeljackson-gal-before

ابر ستاره پاپ

مایکل جکسون فعالیت حرفه ای خود در زمینه موسیقی را از دوران کودکی با برادرانش در گروه جکسون فایو شروع کرد.

او در دهه هشتاد میلادی با ترانه های «تریلر» و «بد» به شهرت جهانی رسید.

به گزارش کتاب رکوردهای گینس، آلبوم تریلر مایکل جکسون که سال 1982 عرضه شد، با شصت و پنج میلیون نسخه فروش، پر فروش ترین آلبوم موسیقی در جهان بوده است.

مایکل جکسون در سال های گذشته به علت جنجال های اخلاقی و مشکلات مالی منزوی شده بود.

او شش سال پیش به اتهام آزار جنسی یک پسر چهارده ساله بازداشت شد ولی دادگاه پس از یک محاکمه جنجالی پنج ماهه او را گناهکار ندانست.

مایکل جکسون سه فرزند به نام های مایکل جوزف، پاریس مایکل کاترین و پرینس مایکل دوم از خود به جا گذاشته است.

فارا فاوست هم مرد

دقایقی پیش سی ان ان اعلام کرد فارا فاوست هنرپیشه مرد. خانم های دوره قدیم که اهل آرایش بودن حتمن مدل موی فارا فاوستی یادشون هست. این هنرپیشه برای من نوستالوژی دوران کودکی و تلوزیون لامپی خونه مامان بزرگ رو داشت.

او چندی بود که از بیماری سرطان رنج می برد.

farrah_fawcett(2)

گری سیک: تردید دارم حاکمان ایران از سرانجام کار، آگاه باشن

گری سيک يکی از مشاوران پيشين امنيت ملی سه رييس جمهور آمريکا و از مشاوران کاخ سفيد در دوران انقلاب سال ۱۳۵۷ در ايران در سايت شخصی خود به بررسی مسايل ايران پرداخته است.

وی در ابتدای يکی از چندين مطلب خود در باره ايران با عنوان «بازخوانی بحران در تهران» نوشته است، سعی می‌کند، با توجه به تجربيات سی سال پيش خود از انقلاب ايران و بحران گروگان‌گيری در کاخ سفيد وضعيت امروز ايران را مورد ارزيابی قرار دهد.

گری سيک می‌نويسد:« انتظار نداشته باشيد که بحران جاری در ايران در کوتاه مدت با يک پيروزی يا شکست به پايان برسد. انقلاب ايران که معمولاً از آن به عنوان يکی از پرشتاب‌ترين موارد فروپاشی يک نظام قدرتمند و ريشه‌دار در طول تاريخ نام برده می‌شود، در ژانويه ۱۹۷۸ آغاز و در ژانويه سال ۱۹۷۹ به خروج شاه ايران از کشور منجر شد.»

در اين مدت دوره‌های طولانی آرامش و سکوت را شاهد بوديم، به طوری که گاهی تصور می‌شد، شورش متوقف شده است.

اين يک مسابقه دوی سرعت نيست بلکه يک ماراتن است که در آن استقامت همانند سرعت اهميت دارد.

در اين ميان ممکن است، برنده و بازنده مشخصی هم در ميان نباشد. ايرانی‌ها سياستمدارانی باهوش و زرنگ هستند.. آنها شطرنج را به فوتبال ترجيح می‌دهند. يک «پيروزی» می‌تواند راه‌حلی مبتنی بر مذاکره را شامل شود که همگان در آن وجهه خود را حفظ کنند.

رهبران کنونی ايران احتمالاً از سر نابخردی تصميم گرفته‌اند، روش قهرآميز را بيازمايند، اما چنانچه آنها به اين نتيجه برسند که شرايط برد برايشان مهيا نيست، برای سازش آماده خواهند شد. البته در موقعيت کنونی نمی‌توان در باره نوع اين سازش و مصالحه گمانه‌زنی کرد. اما ممکن است، راه حل احتمالی شامل دادن امتياز‌های اساسی (به مخالفان) باشد.

در اين ميان رهبری کليد حل بحران به شمار می‌آيد. آيت الله خامنه‌ای به عنوان رهبر تصميم گرفته است – اين بار هم شايد از روی نابخردی – خود را به عنوان سخنگوی رژيم نشان دهد.

وی برخلاف سلف خود آيت الله خمينی، پدر انقلاب، آشکارا در کنار يکی از جناح‌ها و در مقابل جناح ديگر قرار گرفته است. آيت الله خامنه‌ای علناً از فرماندهان به شدت تندرو سپاه پاسداران و روحانيان بنيادگرای حامی آنها حمايت می‌کند، کسانی که به شدت نگران هرگونه تهديدی برای قدرت برتر خود هستند.

در اين بين آنچه شگفت آور است، پنهان ماندن محمود احمدی‌نژاد از انظار است که اين گمان را تقويت می‌کند که در اين ماجرا او بيشتر يک مهره است نه يک بازيگردان.

در سوی ديگر ماجرا آيت الله هاشمی رفسنجانی همراه پيشين و احتمالاً رقيب کنونی رهبر قرار دارد. او به عنوان يک نظريه‌پرداز ماهر تصميم گرفته است در پشت صحنه به ايفای نقش بپردازد و ميدان را به ميرحسين موسوی و ساير کانديداهای ناکام و هواداران آنها واگذار کند.

نکته طنز رقابت ميان دو همراه پيشين بر سر قدرت در جمهوری اسلامی آن است که هيچ کدام از آنها نبايد بازنده باشد. آن دوبه خوبی می‌دانند که چه کار می‌کنند. آنها خيلی خوب می‌دانند که چگونه يک شورش به انقلاب منجر می‌شود. آنها همچنين می‌دانند، که چيزهای زيادی برای از دست دادن دارند.

درک مشترک از خطرات موجود باعث شده است که تاکنون نخبگان سياسی در جمهوری اسلامی در مقابل هم قرار نگيرند. اين مسئله می‌تواند رفتار بی‌ملاحظه رهبر و پاسداران انقلاب را در ناديده گرفتن اصلاح‌طلبان و مردم توجيه کند. چرا که آنها تصور می‌کردند، کسی جرات آن را ندارد که ماجرا را به اين مرحله بکشاند.

حال که مسئله به اينجا ختم شده است، هر دو رقيب خود را در مقابل تصميم‌های بسيار سرنوشت‌ساز می‌بينند. در تاريخ سی ساله جمهوری اسلامی، چنين چيزی سابقه نداشته است و امروز کسی مانند [آیت‌الله] خمينی هم وجود ندارد که بخواهد ميان جناح‌های رقيب ميانجيگری کند.

در چنين شرايطی اگر کسی ادعا کند که رهبران ايران می‌دانند، سرانجام کار چه خواهد شده، بايد با ديده ترديد به اين سخنان نگريست.

در اين ميان ايالات متحده بايد بر اساس شعار عدم مداخله عمل کند. اوضاع ايران در کوتاه مدت در داخل آمريکا از سوی کسانی که مترصد حمله به باراک اوباما هستند مورد سواستفاده قرار می‌گيرد.

با اين حال هر گونه دخالت آمريکا می‌تواند، برای تظاهرکنندگان در خيابان‌های تهران بسيار خطرناک باشد و موقعيت گفت و گو با هر دولتی را که از دل اين آتش برمی‌آيد با خطر مواجه سازد.

بحران ايران يک بحران ايرانی است و تنها به دست ايرانيان و رهبرانشان حل می‌شود. البته نيازی نيست که عقيده خود را در باره آزادی بيان و تجمعات و نيز حمايت خود را از حل مشکلات سياسی بدون خونريزی پنهان کنيم.

مشاور پيشين جيمی کارتر در پايان نوشته خود نتيجه گيری کرده است، که آمريکايی‌ها نبايد به دليل نگرانی‌های داخلی دچار اين توهم شوند که دخالت آنها در بحران ايران نتايج صرفاً سازنده‌ای به دنبال خواهد داشت.

گری سيک سپس اين پرسش را مطرح کرده است که آيا باراک اوباما رييس جمهور آمريکا شطرنج را هم به خوبی بسکتبال بازی می‌کند يا خير؟

اين روزها در مشهد مست بودن جرم نيست ، سبز بودن جرم است

این نوشته دوستی به نام «س.ک» در مشهد است خواسته بود منتشرش کنم و من هم بی کم و کاست منتشر کردم. نوشته نظر نویسنده است:


ساعت 10:25 پنج شنبه شب است. خستگي هفته گذشته، كه با شنبه اي باورنكردني كه از همان دقايق اوليه بامداد آن بوي اتفاقاتي عجيب به مشام مي رسيد و هنوز ساعت به 3 بامداد نرسيده بود كه همه چيز نشان از آن داشت كه آراء مردم بصورت يك نمودار خطي با ضرايب مشخص در حال اعلام شدن است تا روزنامه كيهان تيتر خود را كه در آخرين ساعت هاي جمعه هفته گذشته آماده كرده بود تغييري ندهد و شريعت مداري آسوده خاطر بخواب ناز فرو رود و چشمان از حدقه در آماده ما تا صبح با ناوري در بيداري بسر ببرد آغاز شد و تا امروز كه شرح وقايع آن را همه مي دانند جز عده اي كه هميشه پيرو داستان كبك و برف بوده اند و هستند، مرا به خواب مي برد كه فرياد هاي الله اكبر بلندتر از هر زمان ديگري مرا از خواب بي خواب كرد و وا داشت كه با گفتن يك الله اكبر به نوشتن مقاله اي كه از صبح با عنوان » اين روزها در مشهد مست بودن جرم نيست، سبز بودن جرم است » قصد نوشتن آن را داشتم بپردازم! تا به اين جا كه رسيدم عزمم دو برابر شد! ديگر فرياد هاي الله اكبر و يا حسين ميرحسين خواب را از چشمان همه اهالي محله ربوده است و لرزه بر تن عده اي معدود انداخته است…

در هفته گذاشته در كنار مشاهده چندين باره ي صحنه هاي ضرب و شتم مردم بي دفاع و مورد ضرب و شتم قرارگرفتن و دستگير شدن خودم در يكي از روزهاي هفته دو بار نيز با صحنه حضور يك انسان بصورت مست و با نداشتن كوچكترين تعادلي روبرو شدم كه واكنش پليس با مردم بي دفاع از يك طرف و برخورد با اين دو از طرف ديگر بيش از هر چيزي توجه ام را جلب كرد.

فرياد هاي الله اكبر و يا حسين ميرحسين بيش از پيش بگوش مي رسد! طاقت نمي آورم سري مي زنم و دوباره نوشتن را از سرمي گيرم…

برخورد با مردم بي دفاع، تجاوز به حقوق زنان و پيرمردان و پيرزنان را از زدن گاز فلفل به صورت آنها دستگيري و ضرب شتم آنان در كنار مردان جوان ، تعدي به دختران جوان توسط نيروهاي گارد ويژه همه و همه آن چيزهايي بوده كه خود هم مشاهده نمودم و هم تجربه اما در كنار آن اولين برخورد من با اين داستان مستي در پاسگاهي بود كه بر اثر باتوم ها و لگد هايي كه خورده كاملن از حال رفته بودم  كه ناگهان پسر جواني در حالت كاملن مست وارد پاسگاه شد. جرمش اين بود كه مست و پاتيل به يك موتور گارد ويژه زده بود. جرم من نيز اين بود كه از كنار گارد ويژه عبور كرده بودم. من و امثال من به بازداشتگاه منتقل شده و به جرم كتك هايي كه خورده بوديم و به جرم شايد سبز بودن (كه حتي به سبز بودن خيلي از ما ها حتي اطمينان نداشتند) تا نيمه هاي شب در بازداشتگاه در حال بازجويي و محاكمه به سر مي برديم اما آن پسر جوان با اين جمله كه چرا مست كرده بوديد و رانندگي مي كرديد و دهنش بوي عرق ميده محكوم به اين شد كه تا خيابان شهدا برود و يك تلق براي موتور گارد ويژه كه به آن زده بود بخرد و برود خانه شان! شايد اين است عدالت دولت مهرورز 70 ضربه شلاق اين برادر را 70 ضربه باتوم به من و امثال من زدند…

صحنه دوم  تصادفي بود كه توي اين هفته كردم و در حالي كه به پليس گزارش مي دادم كه راننده مست است و قصد فرار دارد به من دستور داد كه شماره ماشينش را بردارم! گويا پليس كار ديگري جز جلوگيري از رانندگي خطرناك و حادثه آفرين يك راننده مست و برخورد با آن داشت. هر چقدر كه خدا رحم كرد و بخير گذشت، پليس 110 ساده تر از آن گذشت. هنوز زانوهايم درد مي كند و رد كبودي هاي باتوم نرفته است چون پليس از اعتراض خانوم من به بي حرمتي صورت گرفته به او توسط پليس نگذشت و مامورين گارد با بي شرمي تمام در جواب حركت بي شرمانه ي خود جلوي چشمان من باتومي را نثارش كردند كه كبودي آن بر روي بدنش حالا حالا ها نخواهد رفت. ظلمي كه بر من رفت كه چاره اي جز سكوت در برابر اين حركت نداشتم و ديدن اين صحنه هاي دردناك بيش از هر چيزي بر دردهاي من مي افزايد. بارها پرسيدم و جوابي نشنيدم كه اگر همسر خودتان را مورد تعدي و ظلم قرار مي دادند و از زدن باتوم به او دريغ نمي كردند چه مي كرديد و هيچ جوابي از هيچ يك از فرماندهان نيروي انتظامي و لباس شخصي نشنيدم جز غروري از سر قدرت …