اینکه ما میپذیریم بهمون توهین بشه خودش شروع یک اشتباه است. در اصل جریان، کسی که توهین به ما میکنه بخشی از یک پروسه است، بخش مهمتر خود ما هستیم که اجازه میدهیم به ما توهین شود. میپرسید در مورد چه صحبت میکنم؟
در هفتهای که گذشت در عمل با سه نفر بر سر یک موضوع مجبور به بحث شدم و جالبتر این که هر سه نفر مستحکم معتقد بودند آنها درست میگویند نه بنده.
هر روز یک عده بزرگوار شروع میکنند یه مطلب تکراری را به دفعات برای آدم میفرستند. برای هر سه نفری که دارم قصهشان را تعریف میکنم پس از این که بدون هیچ مقدمه یا تاییدی شروع به ارسال ویدیو و مطلب و پرت و پلا کرده بودند، دوستانه زدم که درخواست میکنم برای من لینک تکراری و کپی چسبانی نفرستید. فکر میکنید چه کردند؟
ضمن این که به تخم مرغ اسبشان هم تحویل نگرفتند دوباره اقدام به ارسال مستحکم تر لینک کپی چسبانی کردند. دوباره زدم که عنایت کنند و مرا از این مرهمت ملوکانه معاف کنند. فکر میکنید چه کردند؟
این بار هم به تخم مرغ شتر سر محلشان هم تحویل نگرفتند و هر سه مجدد اقدام به عمل شریف لینکافشانی کردند. در نهایت کمی تندتر خدمت مبارک شان عرض کردم بنده مایل به دریافت هیچ لینک زورکی نیستم. دما که رفت بالا، هر کدام به فراخور حال بهشان برخورد. هر سه به نوعی فرمودند که بنده رو مورد عنایت قرار دادند که ناخواسته و بدون اجازه مرتب لینک افشانی میکردن. یکی از این دوستان که نه گذاشت و نه برداشت گفت: به جای تشکرتونه؟؟
عجیبه که ما نمیفهمیم حتا اگر بخواهیم به کسی محبت کنیم باید اول از خودش اجازه بگیریم. ما یک فرهنگ غلط را با لبخند پذیرفتهایم.
مومنی که شاهد ماجرا بود میگه: شما هم حال داری بحت می کنی با اینها. بلاک شان کن بروند پی کارشان.
می گویم:
وقتی ما خودمان می پذیریم که چیزی را که نمیخواهیم به ما تحمیل کنند حق اعتراض نداریم. من اعتراض میکنم چون هستم! حتا اگر شب و روز بر ما گلوله بارد!
