بیماری خبری در داستان مسافران دبی

در چند روز اخیر چند میل گرفتم از لینک خبری که با آب و تاب از صحنه هایی که در فرودگاه دبی برای مسافران یک هواپیمای ایرانی بوجود آمده بود. 

این گزارش که حکایت روضه خان های خود ماست، انگاری به آن جاهایی می رسد که ملت اشک نمی ریزنند. فتیله و آب و روغن اش را هم زیاد می کند، می نویسد: بله این ماموران پلیس مرزی همه خانم های ابرانی را لخت می کردند و تا… را بازرسی می کردند. بعد لباس به دست لخت در وسط فرودگاه ول می کردند…

باور بفرمایید خون من یکی که به جوش آمد!. خدایی اش نویسنده مطلب خلاقیت زیادی برای داستان های سبک ر.اعتمادی داشته. 


پ.ن اول: گفتند باید بی توجهی دولت ایران را به شیطنت های اماراتی ها یاد آور شد، اما این مدلی دیگر زیادی در پیتی است.

پ.ن دوم: جان هر کی دوست دارید از تنبانتان چیز در نیاورید. 

پ.ن سوم: جامعه ما هنوز ظاهرن باور واقعیت ها به شکلی که هست برایش سخت است و باید کلی آب و روغن توش بزنی تا باور کنند امام حسین شهید شده.

سلامون علیکون پرزیدنت اوباما

بلخره آقای باراک اوبامای سیاه پوست شد اولین این رنگی در تاریخ ریاست جمهوری آمریکا. یا شایدم اولین سیاه پوست که شد رئیس چمهوری آمریکا، شایدم برعکس. خلاصه ما نفهمیدیم با یازده نفر ساعت یک قرار داشتیم یا با یه نفر ساعت یازده. ای بابا اصلن باراک! قبای خدمت بر قامتت مبارک. انشااله که خدمت در راه خدا را فراموش نکنید و مثل شیفتگان خدمت ما باشید تا سیمتان وصل باشد.

 

پ.ن: اخیرن ما با پیش گوها زیاد نشست و برخواست می کنیم. گفتیم قبل از همه تبریک بگیم.