سفرنامه- به یقین خدایان پر دردسر تر از یک خدا هستند

هفتم مارچ دوهزار و یازده

کلی ایده می آید و می رود. آدم از فراموش کردنش نگران می شود. نکند از خاطرت برود و دیگر باز نگردد. هنوز مریض هستم. شده ام چون پیر زن هایی که از درد زانو می نالند. از صبح خانه نشین هستم و نت می گردم و جواب نامه می دهم که هر کسی پاسخی فراخور دارد. باید در تدارک برنامه ای که در راه است، بود. تماس با این و آن، گرفتن ایده و خلاقیت و مشورت.

کار زیاد است ببم جان، زیاد. ما هم که دست علیلی داریم و…

-=-

راستی قضیه چیست که بشر از یک سوی دارد منکر تمام ادیان می شود و از سوی دیگر مذهب و آیین از خود می سازد. راستش در حالی که به دلیل های زیادی حتا ادیان ابراهیمی یا همان کلاسیک خرشان می لنگد، هی آدم به دین و مذهب های عجیب غریب بر می خورد.

برای یک جستجو سراغ دست گیری ها رفته بودم چشم بعد این نیروهای کیهانی و ریکی و نمی دانم این آقای ایلیا و داویدن ها و هزار فرقه دیگر به «رائلیان» روشن شد. حالا از خیر جریان های اعتقادی نو کان ها و ونجلسیون بگذریم اما نکته جالب این جا است که بشر هم دارد از بند هر اطاعت بی چون و چرا خود را می رهاند و هم چپ می رود و راست می آید و یک آیین از خودش در می آورد. این طایفه می گویند بشر نه به دست یک خدا که به دست گروهی از آدم فضایی ها نمونه سازی شده است و اینک باید آماده ظهور آن ها بر روی زمین باشیم. کم از منظر مومنین مرتد بودیم و به حکم پیش تر لایق دم تیغ منجی که به مظهورین یکی دیگر هم اضافه شد.

گره این ماجرا این جا است که این ها همه شان هم یک جور حرف می زنند و خود را مکمل دیگری و ختم خطاب می خوانند. راستی به داد بشریت کدامشان رسیده اند؟ هر چه در طول تاریخ خون ریخته شده به دست متدینین و  متدیوثین! بوده است.

یکی می گفت: «در تاریخ نمی یابی فیلسوفی حکم قتل یک روحانی را داده باشد اما تا دلت بخواهد روحانی می یابی که فرمان قتل فیلسوفان را صادر کرده است.»

برگردم به همین رائلیان که دست بر قضا خانمی رهبر آنان در ایران است. دخترک را دنبال می کردم. چهارده، پانزده قطعه در یوتیوب را نشستم گوش کردم، به رفتارش توجه کردم، خواستم قضاوت بی جا نکنم، خواستم مثبت بی اندیشم که این رائلیان یا همان خدای گان فضایی برای من ارمغانی آورده اند، اما دیدم این بنده خوب خدا نمی داند از چه حتا دفاع می کند.

سواد ابراز آن چه خود را مامورش می داند را ندارد. البته درک این که دیگر ملت آن قدر جمال پرست شده اند که پیامبر های ریشو و پشمینه پوش جذبشان نمی کند خیلی غریب نیست. مخصوصن اگر پیام آور شما در سوره پانزدهم اش برایتان با لب های رژ لب زده بوسه ای روانه کند. در جامعه ماتم زده ما که احساس و نیاز به ساده ترین رابطه قفل هزار باره خورده است کار این پیامبر خوب می گیرد، اما بدیهی ترین سوال های انسان را این بنیان گذار فرقه کذایی نمی تواند پاسخ دهد.

اگر فضایی یان خالق ما بودند، که خالق آنان بود؟ پس اصلن به زمین چه کار با این همه کهکشان؟ آیا همه بنده گان شبه زمین را همین خدای گان آفریدند پس فرق خدا و خدای گان در چیست. این که همان چانه زنی ادیان ابراهیمی شد. پس پی چه هستید؟

خواندم دخترک -نگار عزیز مرادی- بعد به ترکیه پناهنده شده و پلیس در صدد بازگرداندنش، البته من خبری دیگر از بازگرداندنش و یا رفتنش نیافتم اما، دل آدم به این همه باور های تهی می سوزد.

بشر به جای دین داری های مضاف و آیین سازی های ریز و درشت به فکر ساده ترین های انسانیت باشد. هنوز در هر دقیقه کودکانی در آفریقا و آسیا جان می دهند. هنوز زنان در افغانستان و ایران خود سوزی می کنند و هنوز مردان در عراق بر روی مین می روند. مدعیان ابراهیمی و ورشن های تازه آیین های بند تنبانی و غیره، دینداری طلبتان، به فکر دنیا باشید.

البته خواستید در باب سفارت خانه حضرات در زمین هم بخوانید برای مزاجتان بد نیست و مروری هم بر ستاد ظهور مهدی موعود ایشان کنید که از ستاد آقای احمدی نژاد کم نمی آورد.

تکمله: دقت کرده اید بین مجانین وجه اشتراک تا دلت بخواهد فراوان است.

-=-

امروز در انتظار و گلو درد خانه نشین شدم. می ترسم من هم فردا از بیکاری یک فرقه اختراع کنم. یاد حرف استادی افتادم که همیشه پای تخته نرد می گفت: «بیکار ننشین پدر جان، که آدم بیکار جادوگر می شه»

باید از هوای روزهای آخر زمستان در میدان بزرگ شهرمان -دی سی – که مانند روستایی بیش نیست لذت برد و یک کافی خورد و به دنیا و اخرویون و آیینیون خندید و شاید هم گریست.

شهر در امن و امان است، آسوده بخوابید که داروغه دیگر جیبی برایتان نگذاشته است که نگران خالی کردنش باشید.

3 دیدگاه برای «سفرنامه- به یقین خدایان پر دردسر تر از یک خدا هستند»

  1. دوست گرامي براي اينكه قضاوت شما در مورد رائليان داراي اعتبار بيشتر و مستند تر باشد شما را دعوت مي نمايم كه كتابهاي رائل را كه 4 تاي ان به فارسي ترجمه شده دانلود كرده و مطالعه نماييد. اميدورام آنچه در اين كتابها شرح داده شده به روشني حقيقت را برايتان نمايان كند.

  2. دوست محترم رائلی
    از کامنت شما ممنونم
    مشغول به خواندن یکی از همین کتاب ها شده ام
    اما هیچ اتفاق خاصی تا کنون ندیده ام
    به هر روی شما و من هردو حق داریم به چیزی بی اعتقاد یا معتقد باشیم
    اما نقد کردم برای همه فرصتی است
    به روز باشید

بیان دیدگاه