هر بار چیزی از فرهاد میبینم و یا میخوانم غم به دلم چنگ میاندازد. ظلمی رفت بر فرهاد مهراد که همیشه مثل یک زخم بر صورت جامعه هنر ایران باقی میماند.
فرهاد مهراد و فریدون فروغی نماد موسیقی اعتراضی بودند که تمام قد بعد از انقلاب اسلامی در ایران خفه شدند. انگار اعتراضی که نانش را جمهوری اسلامی خورد ترسش باعث شد که نگذارند اشتباه دوران شاه دوباره تکرار شود. آن ها این دو را شکستند تا صدای اعتراضی دوباره نباشند.
فرهادی که به هر مناسبت قد و نیم قد «والا پیامدار» ش را تلویزیون دولتی پخش میکرد اما خودش سال ها خانه نشین شد تا صدایش از نفس بیوفتد.
من و خیلی ها مثل من کودکی را با گنجشگک اشی مشی به یاد میآورند، نوجوانی را با یک شب مهتاب گذراندند و این روزها با حسرت حکایت کهنه ظلم مرور می کنند:
ای کاش آدمی وطنش را هم چون بنفشه ها با خود ببرد هر کجا که خواست…
1 دیدگاه برای ««فرهاد تنها بود پر از درد»»