یادتونه دو سه روز پیش یه عکس از سردر یه مغازهای گرفتم که اسمش رو لابد روزی هزار دفعه ازشون پرسیدن که تلفظ اش رو هم زیر اسم زده بودند؟ (اسمش کاسیک بود!)
این فروشگاه یه ویژگی خوب داره. تو این فروشگاه که لباس زیر زنانه میفروشه یه خرق عادتی وجود داره. مدلهایی که بر خلاف استریوتایپ که به لاغری و تناسب زورکی تکیه داره، زنان خوش چهره با اندامی متفاوتتر از مدلهای مرسوم پشت ویترین هستند. به نظر من این مرض لاغر شدن، تناسب اندام به قیمت مرگ همه ناشی از یک برداشت غلط است که بدنه جامعه خیلی وقیحانه باورش کرده.
سالیانه چقدر آدم پول لیپوساکشن و دمنوش و کرم و لیزر و درد و کوفت میدن تا به قول خودشون به الگوی زن «سکسی» نزدیک بشن؟ یا مردانی که جرواجر میکنن خودشون رو تا هیکل تو فرم به قیمت مصرف هورمون و دارو و پماد و کوفت داشته باشن.
موضوعی که این جا فراموش شده اینه که اصولن زن خوش اندام اما بی اخلاق یا مرد خوش هیکل و تند خو هیچ کدام به نظر من الگوی جالبی نیستند. جایی میخوندم خیلی از مدلهای لباس به دلیل فشارهای شدید جسمی برای تناسب اندام بیماری های شدید روحی دچار می شن یا بیماریهای مزمن جسمی تا اخر عمر رهاشون نمیکنه پس چرا یک چنین چیزی باید ارزش باشه؟
من فکر میکنم یک زن یا یک مرد وقتی بدن سالمی داره ضرورتی نداره تابع الگوهای ابلهانه ای باشه که این استریوتایپ ها به جامعه حقنه کرده. شاید درشت تر اما سالم تر، شاید تپل تر اما مهربان تر، شاید باسلیقهتر یا شاید باسواد تر.
اینستاگرام فارسی این روزها پر شده از زنان با ماهیچههای عجیب غریب و پسران عجیب غریب تر و این مسیر نادرست ادامه دارد…
من فکر میکنم سلامت جسم و روح و زیبایی روح به مراتب کارکردش از باسن خوشفرم بیشتره!