ایران که بودم و جوانتر و ریشم مشکی تر و کله ام کمتر کچل تر، قیافم به علیرضا عصار میزد که اون روزا خفن تو بورس بود!
یه بار تو پس کوچههای جمهوری پشت چراغ قرمز بودم یکی آمد جلو که میشه یه عکس بگیرم آقای عصار؟
عرض کردم بنده عصار نیستم! فرمود حالاااا…
عکسو گرفت.
بعد یه رفیق دیگش که ترافیک هم قفل بود، آمد جلو که:
آقای عصار میشه یه عکسم من بگیرم؟
عرض کردم که به رفیق تونم عرض کردم من عصار نیستم!
واینستاد و عکسو گرفت. سومین دوستشون هم رسید! خارماتور! گفتم آقاااا من عصار نیستم!
برگشت با خشم گفت:
خُب به تخمم که عصار نیستی! میذاری دو دقیقه عکسمونو بگیریم؟
هیچ وقت تا این حد از یک جواب قانع نشده بودم!
پ ن: مهم نیست شما کیهستید، برای دیگران مهم اون چیزیه که دلشون میخواد باشید. پس زور نزن داداش و فتق را از گزند مصون دار، دیگران خودشون هویت برات میسازند…