اول نشناختماش، چهره اش آشنا می زد اما سال ها از سرزمین دور افتادن تشخیص خیلی ها را برایم سخت کرده. من به نام «حسین اردلان» می شناختمش. زمانی که نمایندهگی چند موسسه تولید ماشینهای کپی را در مشهد داشت. بعدها بیشتر دفتر نشریه میآمد. با هم گپی و گفتی می کردیم. گاهی دورهمیهایی هم در موسسه فرهنگیمان داشتیم می دیدمش. خوش برخورد و اهل تواضع بود، مدعی نبود و برخوردش دوستانه بود. سالهای بعد بیشتر در محافل سیاسی مشهدی می دیدمش. مسوول حزب مشارکت شاخه خراسان شد و در محافل اصلاح طلبی شمال خراسان و در نهایت در ستاد موسوی در خراسان شمالی. آدم خوشرو و بی ادعایی که دست کم تا روزی که مجبوریده شدم به رفتن چیزی درش عوض نشده بود.
دیروز در بین تصویرها و اسامی چشمم به یک صورت آشنا خورد. هرچه فکر کردم یادم نیامد این آدم را از کجا میشناسم. خبر این بود: در جریان حمله تروریستی داعشی ها به مجلس یکی از کشته شدهگان به تیر جفا نامش «حسین بنی اردلان» بود.