اردوان روزبه / رادیو کوچه
اگر سر و کارتان به دنیای «مد» و «لباس» افتاده باشد همیشه دیدهاید که در برنامههای شو لباس و هفتههای مد در شهرهای بزرگ از نیویورک تا پاریس خانمهایی با هیکلهای ظریف، خوش اندام و شاید کمی هم با زندگی عادی مردم در خیابان و بازار، متفاوتتر روی صحنه میروند.
البته میدانید که خیلی از آدمها فکر میکنند این خانمهای باریک اندام و یا خوش هیکل نه تنها برایشان جالب نیست بلکه تاثیر منفی بر روی اعتماد به نفس آنها میگذارد، چرا که در زندگی واقعی کمتر میشود این تیپ و هیکل را یافت.
اما برگذار کنندهگان هفته مد نیویورک در فبریه سال ۲۰۱۲ تصمیم گرفتند که این نگاه را عوض کنند. لابد میپرسید چطوری؟ آنها تصمیم گرفتند این بار فقط به سمت آن روشهای قدیم و خانمهای باریک و کمی «سکسی» مدل نروند و تنها آنها نباشند که روی صحنه «کت واکینگ» میکنند. آنها سعی کردند که اینبار دیدگاه مردم را نسبت به این برنامهها عوض کنند.
بله، داستان فرق کرد، این بار روی صحنه خانم «دانیله شیپوک Danielle Sheypuk» رفت. کسی که یک روانشاس بالینی است و در واقع او برای اولینبار در هفته مد نیویورک روی صحنه رفت تا ثابت کند حتا نشستن روی صندلی چرخدار هم نمیتواند کسی را از تلاش برای به دست آوردن یک آرزو باز دارد، حتا این آرزو «کت واکینگ» با صندلی چرخدار در یکی از معتبرترین شوهای لباس جهان در نیویورک باشد. «دانیله» خود یک فعال مدنی در زمینه حقوق افراد معلول است.
او در سال ۲۰۱۲ وقتی اولین بار بر روی صحنه در یک شوی لباس رفت با تشویق حاضران مواجه شد و در آن شو موسوم به «New York Fashion Week» لقب «بانوی ویلچیر» گرفت. انتخاب نام برای این گونه نمایشها معمول یک رسم است برای معرفی برترین فرد برنامه و در اصل دانیله برترین زن این برنامه در حالی شد که بر روی ویلچیر نشسته بود. او میگوید: «من زیبایی لباسم و موفقیتم را مدیون «کری همر» طراح لباسم میدانم.» اما من فکر میکنم در این ماجرا او متواضعانه خودش را دست کم گرفته است.
خانم شیپوک بعد از این حرکت توانسته یک جنبش تازه به راه بیاندازد، چنانچه خودش میگوید: «معلولان حتا برای دنیا مد هم پیشنهادهای خوبی دارند و این لازمهاش این است که فقط طراحان بپذیرند معلولان هم میتوانند در این عرصه حضور بیابند…»
او بعد از آن برنامه در شوهای مختلف لباس ظاهر میشود، از جمله شوی لباس هفته مد نیویورک که امسال یعنی سال ۲۰۱۴ در ماه فبریه بازهم در این شهر برگزار شد. از سویی اینروزها دستاندر کاران دنیای مد هم بیشتر تلاش خودشان را بر ارایه لباسهایی با الگوی «مردم واقعی» میگذارند و نه فقط خانم های باریک اندام و سکسی و آقایان با هیکلهای ماهیچهای. به نوعی «سوپر مدل» ها هم دیگر انگار برای راضی کردن مردم کفایت نمیکنند. دانیله فکر میکند «بلخره طراحان لباس به همه مدل تیپ و هیکل برای ارایه مد برای مردم کوچه و خیابان نیاز دارند، ما معلولان در مجلهها، بازار و فروشگاهها لباسها و مدلهای مختلفی میبینیم که به نوعی داشتناش برای یک معلول کار سختی است و این یعنی یک بازار بکر و عالی برای اهل مد و تولید کنندهگان لباس.»
به نظر من چیزی که در وجود دانیله موج میزند، امید و این باور است که «معلولیت» شاید یک مشکل جسمی و حرکتی باشد اما هیچ وقت نمیتواند سدی در برابر روح آدمی باشد. واقعیت این است که آدمهایی مثل دانیله برای کسانی مثل من که «سر و مر گنده» برای رسیدن به هدفهایشان حتا کمی هم به خودشان زحمت نمیدهند، شاید یک سیم برق باشد که دست خیسات را بهش زده باشی. شاید کمی فکر کنم و دستم هم به این سیم برق باشد از جایم بپروم. گاهی کمال هر چیز و یا نهایت هر چیز راه گشا نیست. انگار آنهایی که از همین دم دستیها شروع کردند توانستهاند به ایدهآلهایشان نزدیک تر شوند. وقتی به دانیله نگاه میکنم تمام وجودش زیبایی است. کمی دقت میکنم میبینم او روی ویلچیر نیست، این من هستم که روی ویلچیرم.
راستی اگر دوست دارید میتوانید عکسهای بیشتری از دانیله در «اینستاگرام»اش ببینید و از شادی و امید او لذت ببرید.