اردوان روزبه / وبلاگ
الان داشت شبکه نمنه آمریکا زایمان یه خانم رو نشون میداد، یاد یه داستان افتادم. خیلی پیشترها در روزنامهای در مشهد خبرنگار بودم و رفته بودم «بیمارستان قائم» مشهد برای تهیه گزارش از وضیعت نابسامان ملت تو راهروهای بیمارستان. یه بنده خدا دکتر جوانی رو هم کرده بودن راهنما و البته بپای ما.
خلاصه رسیدیم بخش زنان و زایمان یه خانم باردار که فکر کنم سه چهار قلو داشت، -چون شکمش دقیقن یک متر بنده خدا بالاتر از خودش بود- تو راهرو بالای برانکارد بود تا شوهرش بیاد که بره پول بریزه و این داستانها تا خانم رو ببرن اتاق زایمان.
از اونجایی که تو بیمارستان خیلی همه مسوولیت شناس هم بودند این بنده خدا رسیده بود به دردهای دقیقهایاش که ظاهرن پنج دقیقه می گیره و ول می کنه یعنی بچه دیگه هم دم در وایستاده اما از تو راهرو تکونش نمیدادن تا قبض صندوق رو شوهره بیاره.
القصه این بیچاره مال یه روستایی از اطراف فریمان هم بود و دست والدهاش رو که بسکه ناخن کشیده بود و پر خون بود، تو دست داشت و صحنه این طوری بود:
شروع دردها و انقباض:
با فریاد- ممدوسین (محمد حسین) الهی مادرت به عزات بیشینه، ممدوسین! الهی اون خواهر ج… ات زیر تریلی بره این چه بلایی بود اخه تو سر مو در اووردی پدر سگ گ گ گ گ.
اون ننت تو رو معلوم نیست تو کدوم خرپشته پس انداخته ممدوسن ک…نی! این چی بود تو شکم مو کاشتی پدر قهوه مو داروم مترکوووووم…
پایان دوره درد و ول کردن انقباض:
با کمی عشوه خرکی و صدای ملایم – الهی برات بیمیروم ممدوسین. قربون او دستات برم، کجایی پس چرا این جه (اینجا) موره (منرا) تنها گوزیشتی…(گذاشتی). مو بی تو میمیروم ممدوسین. بیا قربونت همی دستتو که شفایه بذار رو شیکموم تا خوب بوروم (بشم).
شروع دوباره درد و انقباض:
عربده – ای پدر سگ ک..نی! ای سگ به گور بابات شاشیده شبونه. بی پیر (بی پدر) ای چی بود کردی به مو! الهی رو تخت غوسول خنه (غسالخانه) مرده شور انگشت به همو سوراخت کنه ننه قهوه. تو موره ترکوندی دهن…
و داستان عشوه و عربده تا بیرون آمدن ما ادامه داشت…
1 دیدگاه برای ««ممدوسین ای چی بود کردی تو شیکم مو…»»