«چرا خانم هدایتی معتقد است ظریف را مشهور کرده»

اردوان روزبه / وبلاگ

اگرچه خانم هدایتی در کمال قساوت منو ریمو کردن از صفحه شون (البته دلیل شون خب منطقی هم بود، ایشون معتقد بود آدم فعالی در صفحه شان نیستم)‌ اما من مصاحبه ایشان را بازنشر می کنم.
این سوال شاید پیش بیاید که چرا این روزها همه اش با این خانم صحبت می شود. (این جا دیگر شوخی نیست دارم حرف جدی می زنم) من نظرم این است که این دوست ما سمبل تفکری قالب در جامعه ماست. فرصت طلبی، جهالت و مجموعه رفتاری که می تواند مایه رشد یک آدم در جامعه بلاتکیف ما باشد.
به هر روی من مصاحبه نکردم که بخواهم پاسخ بدهم اما در نهایت معتقدم ایشان راه محبوبیت را خوب یافته است. همه هم می‌گویند اُه اُه اما صفحه مبارک ایشان سی چهل هزار تا مشتری پا به جفت دارد.
پس می بینید که ما خودمان پرورنده هستیم. درست مثل خیلی از چیزهای دیگر که بعد از حاکمیت و سپاه و گشت ارشادش می نالیم.

این مصاحبه را از این‌جا دنبال کنید.

 

«نوستالوژی مزه پا عرق سگیه»

اردوان روزبه / وبلاگ

نوستالژی به نظر من مثل مزه پا عرق سگی می‌مونه، بدون چیپس و ماست موسیر عرق خوری از نوع سگیش هیچ معنایی نداره.
اما اگر قرار باشه مزه پا عرق رو هر روز جا صبحونه، نهار و شام بخوری رسمن «تر» زدی به زندگیت. وقتی توی نوستالژی زندگی کنی همیشه داری می‌ری به پس، در حالی‌که روزگار داره می‌ره جلو. اما وقتی گذاشتی تنگ دل استکان عرق خوری که سالی یه بار می‌زنی اونوقت می‌شه مزه زندگی و صفا و این دوکون دست‌گاه‌ها.
پ.ن: برای بعضی از ما نوستالژی درست مثل باتلاقه که با خر هم نمی‌شه از توش بکشن مارو بیرون…