اردوان روزبه / وبلاگ
دو سه نکته به حق همین شب عزیز عرض کنم و برم:
عارضم به این که یک روز یه شیخی شیره انگور انداخته بود. آمد سرش دید تو یک خم بزرگ شیره یک موش افتاده. نگاهی به دور و بر کرد دید حیفه این همه شیره نجس بشه سر یک موش چس مثقالی. دست کرد تو شیره و موش رو در آورد و کرد تو حلقش گفت: «ایشالا بادمجان است…»
حالا تغییر مواضع دو آتیشه برخی رفقا که تا دیروز عصر هم حتا فحش زیر و بالای آدمهای دست سوم نظام رو هم میدادن و نرمک نرمک مدل کامنتهاشون عوض شده ناخواسته جریان «ایشالا بادمجان است» در ذهنم تبلور مییابه. البته من که به حساب تغییر رویکرد در ضریب جیک ثانیه میذارم.
دویوم این که یک سری هم هستن که محکم وایستادن تا ته ماجرا که آقا اینها همش فیلم و سیانسه. من نظرم اینه که یک قدم از مواضع حساسشون عقب نشینی نکنن چون حیفه بلخره یک عده هم لازمه از این طرف لنگه کفش پرت کنن.
سیوم اینکه هنوز فکر میکنم یکسری از رفقا «روحانی» را با «شزم Shazam» اشتباه گرفتهاند و دندانشان را سر هر چیزشان میتوانند بگذارند جز سر جگرشان.
وسلام و علیکوم و رحمت اله