«شب سخت یک تنها، محمود تمام شد»

اردوان روزبه / وبلاگ

از روزی که تارنمای «نامه‌ای به محمود» به راه افتاد یادم است شمارش‌گر آن حدود ۱۸۰ روز را نشان می داد و من فکر می‌کردم کی قرار است به صفر برسد.

اما دیشب به ناگاه یادم آمد سری به این تارنما بزنم. شمارش‌گر تمام اعدادش «صفر» بود. درست مانند کارنامه‌ی خود آقای احمدی‌نژاد. محمود احمدی‌نژاد اگرچه با لاابالی گری توانست یک چالش بزرگ در نظام به وجود بیاورد اماهیچ وقت به نظر من به عنوان کسی که در شان و اندازه‌های ریاست یک دولت باشد نتوانست ظاهر شود. به روستاها رفت. به شهرهای کوچک، به سراغ مردمی که خسته از بی‌رحمی ها بودند و صدای او را صدای تازه می‌دانستند و بعد به آن‌ها هم ثابت کرد هیچ درکی از آنان ندارد. محمود کودکی بود که از سر قضا و قدر و شانس یک‌باره گفتند بیا که ملتی منتظرند که تو دستور بدهی و او چون کودکان شروع کرد اول سفارش بستنی و کیک شکلاتی دادن و بعد شهربازی و بعد یک وانت پفک خریدن و تو خیابان چس فیل خوردن. کودک راضی بود اما مردم چه شدند…

رای امروز مردم ایران به روحانی ثمره بی کفایتی محمود احمدی نژاد و تیم تمامیت‌خواهش است. اما محمود احمدی‌نژاد چه می‌کند؟

کجاست و هنوز تصورات وهم آلودش انتظار ظهور را از دامان مشایی می کشد؟

عکس