نمی دونم از کی و از کجاست خود صاحبش بگه تا بذارم منبع رو:
بعد از این دوستی برایم نوشت که منبع این شعر است با عنوان فرزند زمین
بابا ستاره اي در هفت آسمان ندارد
کارون ز چشمه خشکيد، البرز لب فرو بست
حتا دل دماوند، آتش فشان ندارد
ديو سياه دربند، آسان رهيد و بگريخت
رستم در اين هياهو، گرز گران ندارد
روز وداع خورشيد، زاينده رود خشکيد
زيرا دل سپاهان، نقش جهان ندارد
بر نام پارس دريا، نامي دگر نهادند
گويي که آرش ما، تير و کمان ندارد
درياي مازني ها، بر کام ديگران شد
نادر، ز خاک برخيز، ميهن جوان ندارد
دارا کجاي کاري، دزدان سرزمينت
بر بيستون نويسند، دارا جهان ندارد
آييم به دادخواهي، فريادمان بلند است
اما چه سود، اينجا نوشيروان ندارد
سرخ و سپيد و سبز است اين بيرق کياني
اما صد آه و افسوس، شير ژيان ندارد
کو آن حکيم توسي، شهنامه اي سرايد
شايد که شاعر ما ديگر بيان ندارد
هرگز نخواب کوروش، اي مهر آريايي
بي نام تو، وطن نيز نام و نشان ندارد
درود بر شما دوست عزیز
از اینکه سروده مرا قابل دونستی و تو وبلاگت گذاشتی سپاسگزارم
سراینده این شعر من هستم اگر دوست داشتی میتونی نام منبع اش رو بزار فرزند زمین
درودبر کوروش بزرگ خار چشم دشمنان ایران
بدرود
.sare khat
In shere, maale khanom Simin Behbahani hast, na maale kase dige
lanat bar durughgu!
in she’r male khanume simin behnbahanie, banuye she’r Iran.
دوست عزیز این شعر مال سیمین بهبهانیه سر کارت گذاشتن
جناب سهراب
فدای سرت عزیز
بلخره یکی این شعر رو سروده
هر که کرده دمش گرم
هر کی هم قمپز باهاش در می کنه بازم دمش گرم