بی بی سی نوشته بود که از امروز با چهره ای تازه می آید.
اینم خبرش:
در راستای تغییرات کلی در سایت های بی بی سی که به منظور همگام شدن با تحولات دنیای مجازی صورت می گیرد، سایت فارسی نیز از روز پنج شنبه 23 اکتبر، دوم آبان 1387، با طراحی تازه ای به شما عرضه خواهد شد.
در همین راستا ما هم دیدیم خوب چرا نه. ما هم می گویم:
دیروز شر شر عرق و بارون، گلاب بروتون از هفتاد و هفت سولاخم می چکید تا تونستم نماینده گی تعمیرات لب تاب های ایسر رو پیدا کنم. سه چهار روز می شه که لب تابم رسمن باتری اش ریجکت کرده. پدر صلواتی درک متعارفی هم از ارتباط یک روزنامه نگار بی کس و کار با مخاطب نداره.
خلاصه بعد از گرفتن نوبت و مثل این هایی که بواسیرسان اوت می کند نشستم تو صف تا نوبتم شد. آقای مسوول باجه مثل پدری مهربان به من گفت که دردم چیست. من هم که کم مانده بود از پایین تا بالا شروع کنم به گفتن دردهایم، بر خودم نهیب زدم که: اوهوی ی ی ی . آمو! این جا مطب دکتر نیستا. ایسر رو می گه…
خلاصه گفتم که باتریم خالیه. گفت باتری دلت خالی نباشه. گفتم در ضمن دکمه صفحه کلیدم کنده شده. گفت: دکمه دلت کنده نباشه. گفتم بابا جان شیمبوز زیر شم گم شده. (به لاستیکی گویند که زیر لب تاب است به مانند لرزه گیر. مترجم). گفت: شیمبوز دلت گم نشه.
خلاصه ما دردها بگفتیم، او گفت: مال دلت… این ور دلم اوفینا اون ور دلم اوفینا. لذا ما با شور بختی توام با خوشبختی از در نمایندگی خدمات بعد از فروش در آمدیم و در همین راستا به روش آقای حسنی عزیزم. امام جمعه ارومیه نتایجی گرفتیم:
یک. خوبه که لب تاب آدم گارانتی داشته باشه.
دو. چه حالی دارد که شیمبوز لب تاب گم بشه نه شیمبوز دل.
سه. خداییش خیلی ی ی ی نامردن. گفتند هفت روز دیگه بیا چیزتو بهت بدیم.
چهار. استکبار جهانی این بار دستش از آستین کمپانی ایسر در اومد.
پنج. آخه من این روزا که چیز ندارم با چیز عمه ام برای آقای کردان چیز بنویسم؟ اونم روزای استیضاح؟
شش. آخه مگه تو از خودت ناموس نداری؟
گزینه آخر: این چه ربطی به سایت بی بی سی داشت. ننه…
اما گزینه آخر تر: یه هفته قبله عالم در تعمیرگاه است. برای همین ممکنه کمتر بنویسم. همین. خب این همه رطب یابس لازم بود؟
پ.ن: خب منم ایرونی ام دیگه باید دو ساعت توضیح بدم.البت فک می کنم باید خیلی توجیح کنم که یکی یه وقت نپرسه: چلاق می شی با یه رایانه دیگه بنویسی؟