دیروز پری روز ها می خوندم از سید محمد خاتمی که برای آمدنش به انتخابات سال بعد دو شرط داره. توافق مردم بر سر خواسته هایشان و امکان عملی شدن برنامه ها. راستش من هر چه با خودم بررسی کردم مفهوم این دیالوگ این سید را نفهمیدم.
سید ما به نکته جالبی اشاره کرده است. توافق مردم بر سر خواسته هایشان نمی دانم. اما به نظرم می آمد جمله ای که در گفتگو با احمد زید آبادی شنیدم، به احساسم نزدیک تر بود. سیاست یکی به نعل و یکی به میخ که دل من یکی را خوش نمی کند. به نظر شما این سید عزیز با عبای شکلاتی با این حرف منظورش چیست؟
سید خاتمی در واقع با این دو جمله به انتزاعی ترین احساسش رنگ بیان داده است. یعنی مردم پیش ازانتخابات باید در یک رفراندوم شرکت کنند؟ یا باید حدود نظام برای حضور او تغییر کند؟
به نظرم این سید مرد بزرگی است در فلسفه و علوم نظری، اما هنوز هم همان اعتقاد سال 76 را دارم. او مرد صراحت نیست و مرد میانه روی ما بیشتر باید به علوم نظری بپردازد که خیر دنیا و آخرت در همان باشد.