اردوان نوشت
لحظههای یک روزنامهنگار و سیگار برگ هاوانایی
دوست دارم از فرط باور دندان هایم را بر هم بسایم. فریاد بزنم:
رهایم نککککککن…
امروز به من چه هدیه ای ارزانی می کنی ای مهربان ترین ها…